داناب، نجات آب

داناب، نجات آب

این وبلاگ جهت معرفی بیشتر طرح دانش آموزی داناب و اطلاع رسانی در این مورد،فعالیت میکند.
داناب، نجات آب

داناب، نجات آب

این وبلاگ جهت معرفی بیشتر طرح دانش آموزی داناب و اطلاع رسانی در این مورد،فعالیت میکند.

من اومدممم

خب...ببخشید که چند روزی نبودم...امتحانات و درگیریا دیگه...


البته کلی هم فکر کردم و چرخ دنده های مخم به کار افتادن و کلی فکرای جدید دارم...

یه راه جدییید

توی مدرسه،یه فیلم دیدم مربوط به طرح داناب،که یکی از دانش آموزا از مادرش گرفته بود...


مادر اون دانش آموز،از یه ظرف آب برای خیس کردن سبزیها استفاده میکرد و بعدش با پارچ،آب باقی مونده رو به گلها میداد


صرفه جویی چقدر آسونه...

زنگ تفرییییح


بابام : آب یخ نخور چاق میشی!!!!
من: واسه چی؟ چه ربطی داشت؟؟!!!
بابام: آب یخ میخوری، چربیات یخ میزنن سفت میشن چاق میشی…!!!!



لباسها در آب کوتاه میشوند و برنجها دراز.
 در درازای زندگی لباس باش ودرپهنای آن برنج و اگر عمق این پیام را نفهمیدی بدان که تنها نیستی، منم نفهمیدم!



قدیما چطور میرفتن سرِ چشمه آب میاوردن ؟
ما پارچ که خالی میشه هیچکس مسئولیتشو به عهده نمیگیره !



تو دستشویی شیر آبو نیم دور می پیچونی
کل آب شهر ازش میپاشه به در و دیوار و سر و صورتت
حالا ۱۷ دور باید بتابونی تا بسته شه !




هومممم...اندکی فکر به آینده!

چند وقت پیش یه جوک شنیدم،

گفته بود:

از حموم کردن نهایت استفاده رو ببریم

چون نسل قبل که نمیدونستن حموم چیه

نسل آینده هم که نمیفهمن آب چیه


اولش خنده ام گرفت.اما بعدش رفتم تو فکر...یعنی انقدر داریم تو مصرف آب اسراف میکنیم که نسلای آینده آرزوی آب داشته باشن؟

داریم به کجا میریم؟؟؟

من الان 14سالمه،اما به آینده ام و زندگیم دارم فکر میکنم.به زمانی که آب،دیگه یه امکان رایگان برای همه نیست.به زمانی که با حسرت،یه قطره آب رو مصرف میکنیم.

به وقتی که دیگه خبری از آواز خوندن زیر دوش نیست،یا آب بازی با بچه ها.

به وقتی که اززاینده رود،فقط یه اسم میمونه،شاید همونم نمونه!

به وقتی که با حسرت،به رودهای خشک شده که یه وقتی زندگی رو جاری میکردن،نگاه کنیم.

یه کوچولو دیگه فکر کن...

میری پارک،چمنا و درختا خشک شدن...


خداییش،وقتی میرید کنار یه رودخونه،دلتون شاد نمیشه؟

پس چرا...

دیگه نمیدونم چی بگم...

فعلا!